باز باران
باز باران
با ترانه
با گهرهای فراوان
می خورد بر بام خانه
یادم آمد کربلا را
دشت پر شور و بلا را
گردش یک ظهر غمگین
گرم و خونین
لرزش طفلان نالان
زیر تیغ و نیزه ها را
با صدای گریه های کودکانه
و اندرین صحرای سوزان
می دود طفلی سه ساله
پر ز ناله، دلشکسته
پای خسته
باز باران ...
قطره قطره می چکد از چوب محمل
خاک های چادر زینب
به آرامی شود گل
باز بازان با ترانه ....
فرا رسیدن سالروز شهادت ابا عبدالله الحسین (ع)
و یاران با وفابش تسلیت باد