لطیفه: ۲۲
شخصی را به دلیل مشروب خواری دستگیر نمودندو به کلانتری بردند.
یارو که مست بود از مامور کلانتری پرسید:
ما را برای چه به اینجا آورده اند؟
مامور گفت: برای عرق خوری.
یارو گفت: پس چرا این دست و آن دست می کنید.زود بیارید تا بخوریم و بریم.
+++++++++++++++
شخصی در قرعه کشی بانک شرکت کرده بود و در پیاده رو حرکت می کرد و دو تا پسرش دنبال او راه می رفتند. یکی از بچه ها گفت:
اگر بابا برنده ی ماشین بشه ، من روی صندلی جلو می نشینم و دیگری گفت: نه خیر من جلو می نشینم و بر سر همین دعوایشان شد.
پدرشان رو به آنها کرد و گفت:کاری نکنید که ترمز کنم و هر دو تاتون رو از ماشین پایین بندازم.
++++++++++++++++