گفتگوی خصوصی زن و مرد
زن به شوهرش میگه : عزیزم تو هندوستان یک زن رو
به قیمت یک گوسفند فروختند.. به نظر تو این بی انصافی
نیست؟؟؟ شوهره میگه : نه اگه زن خوبی باشه می ارزه
++++++++++++++++++++++++++
شگرد ملا
ملا نصرالدین هر روز در بازار گدایی می کرد
و مردم با نیرنگی٬ حماقت او را دست میانداختند.
دو سکه به او نشان می دادند که یکی شان طلا بود
و یکی از نقره. اما ملا نصرالدین همیشه سکه نقره
را انتخاب میکرد. این داستان در تمام منطقه
ادامه مطلب ...
ملا
نامرد چهارمی
ملانصرالدین زنی گرفته بود که قبلا" دو بار ازدواج کرده بود
و هر دو شوهرش هم مرده بودند. ملانصرالدین در حال مرگ
بود، زن بالای سر او گریه می کرد و می گفت: ملا جان! به
کجا می روی و من را تنها به دست کی می سپاری؟ ملا در
همان حال جواب داد: به نامرد چهارمی.
ادامه مطلب ...
باز هم از ملا :
کفش:
ملانصرالدین برای خرید کفش نو راهی شهر شد.
در راسته ی کفش فروشان انواع مختلفی از کفش ها
وجود داشت که او می توانست هر کدام را که
می خواهد انتخاب کند. فروشنده حتی چند
ادامه مطلب ...
ملا کیست ؟
شخصیتی داستانی و بذلهگو در فرهنگهای عامیانه ایرانی،
افغانی، ترکیهای، عربی، قفقازی، هندی، پاکستانی و بوسنی
است که در یونان هم محبوبیت زیادی دارد و در
ادامه مطلب ...
لطیفه :
درخت گردو
روزی مردی زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی
به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع
کرد به شکر کردن.
مردی از انجا می گذشت وقتی ماجرا را شنید گفت:
اینکه دیگر شکر کردن ندارد.
مرد گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو
زیر درخت خربزه خوابیده بودم نمیدانم عاقبتم چه بود؟!
ادامه مطلب ...
دنیای لطیفه :
● شوخی
معلم: مریم بگو ببینم تو از چه گلی خوشت می آید؟
مریم: خانم اجازه! گل اقاقیا
معلم: خوب، حالا اسم گلی را که گفتی بنویس.
مریم: نه خانم شوخی کردم، ما از گل «رز» خوشمان می آید.